mi
این روزها، این روزها، این روزها.... گاهی اونقدر شکننده میشم که کوچکترین برخورد نابجایی می تونه اشکمو در بیاره و باعث بشه برگردم خودمو مرور کنم.. خودخواهی آدمها وحشتناکه، پول وحشتناکه، این دنیای ما وحشتناکه! جهنمه! .. . . دنیای من ِ خسته این روزها بدون تو... دست که به قول شاملو در کوچه و بستر حضور مأنوس دست تو را می جوید و این راه لعنتی، این رااااه لعنتی که فقط یأس را رج می زند و بس.. باید کاری بکنم.. من پیش قدم میشم... ...
نویسنده :
آلیس😎
19:46